احساس شما از اینکه در استودیو بادران تیوی هستید، چیست؟
حس بسیار خوبی دارم و هدف فوقالعادهای بود که امروز به آن رسیدم. افراد بعد از مدتی تلاش، پاداشی به دست میآورند که من فکر میکنم حضور در بادران تیوی میتواند پاداش تلاش خیلی از افراد این حوزه باشد.
چند سال است که مشغول به فعالیت هستید؟
5 سال است که در این حوزه فعال هستم.
از چند سالگی وارد صنعت بازاریابی شبکهای شدید؟
24 سالم بود که با این صنعت آشنا شدم و در 26 سالگی تصمیم گرفتم بهصورت جدی فعالیتهایم را در این صنعت انجام دهم.
قبل از ورود شما به بازاریابی شبکهای فعالیت شما در چه زمینهای بود؟
من دانشجوی کارشناسی ارشد در رشته برق صنعتی بودم. از کودکی بهواسطه شاغل بودن و سبککار والدینم این باور در من ایجاد شده بود که برای داشتن درآمد باید صبحها بیدار شویم و سر کاری برویم و عصر به خانه برگردیم. اما در دانشگاه مسیر شغلی من عوض شد و تصمیم گرفتم وارد کار پوشاک بشوم؛ مغازهای راهاندازی کردم با رویای اینکه یک شعبه را به ده شعبه تبدیل کنم ولی 10 ماه بعد ورشکست شدم و خاطره تلخی برای من به جا ماند. در همان دوران از طریق یکی از دوستانم با بازاریابی شبکهای آشنا شدم و مثل خیلی از افرادی که به دلیل چارچوبهای ذهنیشان مخالفت میکنند، من هم باورم نمیشد که بتوان کسبوکاری را بدون سرمایه اولیه آغاز کرد و از آن نتیجه فوقالعاده گرفت و در کل، قبل از شروع کار نتورکمارکتینگ یک ورشکسته بودم.
با چه دیدگاهی وارد صنعت نتورکمارکتینگ شدید؟
یکی از دوستان خیلی بابت نتورکمارکتینگ از من پیگیری و صحبت کرد؛ تا اینکه برای کاری به تهران آمدم و همراه دوستم که در صدد بود تا در دفتر بادران واقع در خیابان ستارخان فرمی را امضا کند وارد این دفتر شدم. در آنجا بهصورت اتفاقی یکی از دوستان قدیمیام را دیدم و در مورد دلیل فعالیتش کنجکاو شدم و جوابی به من داد که برایم جالب بود. او در جواب مخالفتهای من گفت: 99 درصد فکر کن که تو درست میگویی ولی به خاطر همان 1 درصد برو و تحقیق کن. طی تحقیقات متوجه شدم با یک تجارت بزرگی روبرو هستم. کسبوکاری که به دلیل ذهنیت خودم کوچک میدیدمش. وقتی تحقیق کردم متوجه شدم کسبوکاری است با رزومه و پیشینه بسیار قوی و راغب شدم و آموزشهایم را شروع کردم. هرچقدر در این مسیر آگاهتر شدم، جدیتر پیش رفتم. خدا را شکر میکنم که با صحبتهای معرفم، درنهایت تحقیق کردم و باعث شد یک تصمیم جدی برای زندگیام بگیرم.
به دلیل کدام ویژگی نتورک آن را انتخاب کردید؟
والدین من 30 سال است که ازدواج کردند ولی به دلیل مشغله کاری زمانی کمی کنار هم بودیم و زمانهای مشخص و محدودی برای تفریح و مسافرت داشتیم. من همیشه از این مساله احساس نارضایتی داشتم. مشکل مسیر شغلی بدی بود که والدین من در آن برهه در آن قرار گرفته بودند. من به دنبال آزادی زمان بودم و بین انتخابهایم عدم محدودیت زمانی و اهرم تصاعد که در صنعت فروش مستقیم وجود داشت، من رو مجذوب خودش کرد.
این آزادی زمان به چه صورت اتفاق میافتد؟
یکی از همکاران همیشه مثال خوبی برای من میزد و میگفت کسی که وارد این سیستم میشود باید همزمان یک بذر در باغی بکارد و هرچه آن بذر بزرگ شود، درخت سازمانی شما نیز شکل میگیرد. این آزادی حدوداً در یک پروسه زمانی 1 الی 5 ساله بسته به آموزشها و اصولی که افراد در پیش میگیرند اتفاق میافتد. هرچقدر سطح کیفیت آموزشها قویتر باشد میزان رسیدن به این آزادی نیز سریعتر خواهد بود.
پاسخ شما به افرادی که میگویند 5 سال زمان خیلی زیادی است برای رسیدن به آزادی عمل در بازاریابی شبکهای، چیست؟
ما دو نوع کسبوکار داریم. یکی گروه کسبوکارهایی که در ابتدا نیاز به تکمیل شدن آموزش دارند، مثل: دوره 4 ساله لیسانس که با پایان آن میتوان وارد بازار کار شد و کسب درآمد کرد و گروه دوم مشاغلی هستند که در حین یادگیری میتوان کسب درآمد هم داشت. هرچقدر سطح کیفیت آموزشها بالاتر باشد، سطح درآمدتان هم بیشتر میشود. ما توی گروه دوم هستیم و این به این معنا نیست که شما تا 5 سال درآمدی ندارید. ما در مورد درآمد پایه صحبت نمیکنیم، بلکه در مورد درآمد فوقالعاده صحبت میکنیم و مطمئناً در سالهای اول درآمدی مشابه کسبوکارهای دیگر نیز خواهیم داشت و اصلاً جای نگرانی نیست.
خیلی از افرادی که میخواهند وارد این عرصه شوند میگویند ما ارتباطات قوی نداریم که بخواهیم موفق باشیم. آیا واقعاً اینطور است؟
موضوع نداشتن نفرات نیست بلکه موضوع نداشتن اعتمادبهنفس است. زمانی که اشخاص اعتمادبهنفس دارند با دیگران صحبت میکنند و فرصتهای اطرافشان را میبینند. من به آن دسته از افراد میگویم در ابتدای شروع فعالیت اصلاً مهم نیست که به این فکر کنند چه کسی را وارد سیستم نمایند. در ابتدا فقط باید تصمیم بگیرند خودشان را وارد این سیستم کنند. مطمئناً این صنعت یک تجارت برد برد است. فرد باید مطمئن باشد آموزشها اینقدر مهم و جدی است که قطعاً شخص میتواند بهوسیله آنها ارتباط سازی کند. در وهله اول قضاوت نکنیم که چه کسانی را وارد کنیم بلکه فقط به ورود خودمان فکر کنیم.
آیا این مسیری که طی کردید یک مسیر کاملاً هموار بوده است؟
تنها گروهی دغدغه و چالش ندارند که در قید حیات نیستند. هیچ صنعتی را پیدا نمیکنیم که بدون چالش و دغدغه باشد. هیچ موفقیتی نیز یک شبه به دست نمیآید و من ابتدا در این مسیر خودم ساخته شدم و بعد به درآمد رسیدم. 5 سال قبل از اینکه من وارد این صنعت شوم انتظاراتم صرفاً از خانواده و جامعه بود. ولی وقتی وارد این مسیر شدم درک کردم که اولین عامل موفقیت مسئولیتپذیری است و من مسئولیت موفقیت خودم را باید به عهده بگیرم. این یک مسیر صاف نیست ولی یک مسیر سخت هم نیست. هرچقدر کیفیت آموزشهای شما بالاتر باشد سختی راه را کمتر احساس میکنید. ولی در کل مسیر موفقیت یک مسیر سربالایی است که همیشه باید اصطلاحاً، گاز داد. هر موقع شخص پایش را از روی این گاز بردارد به عقب برمیگردد.
مهمترین ویژگی که باعث موفقیت افراد در این مسیر میشود چیست؟
خودباوری و اینکه باور کند تنها کسی که میتواند آنها را موفق کند خودشان هستند. ما در این صنعت 2 تاریخ داریم. یک، تاریخ ثبتنام و دوم، تاریخ تصمیمگیری است. مهم نیست افراد چه زمانی وارد این صنعت میشوند. مهم این است که چه زمانی تصمیم میگیرند که موفق شوند.
زمانی که من در اصفهان تصمیم گرفتم موفق شوم، گروههای بزرگی در آنجا بودند و گروه من فقط 3 الی 4 نفر بود. اصلاً شرایط آن دوره مهم نبود بلکه مهم تصمیمی بود که گرفته شد. افراد گروه باید متوجه باشند که کجا هستند و به چرایی تصمیمشان نیز واقف باشند و سپس یک تصمیم درست بگیرند. اصلاً مهم نیست که در این صنعت چالش است بلکه مهم این است که ما بدانیم نباید در هر چالشی ماند و باید حرکت کرد. درواقع نباید ایستاد بلکه حرکت کردن و دور شدن از چالش باعث میشود دیگر آن چالشها را نبینیم.
گفتید کارتان را از اصفهان شروع کردید آیا واقعاً تفاوتی دارد که افراد از کدام منطقه جغرافیایی باشند؟
محیط اطراف شما خیلی تأثیرگذار است و افرادی که با محیط محلی خود شروع کنند به دلیل اعتباری که دارند و آشنایی که با خلقوخوی آدمها دارند نتیجه بهتری خواهند گرفت. اما در حال حاضر شرایط فضای مجازی و جلساتی که آنلاین برگزار میشود حتی در شرایط کرونا دیگر مسافتها را کمرنگ کرده. یکی از دستاوردهای من در دوران کرونا این بود که خیلی از سازمانهای خودم را از طریق اپلیکیشنها راهاندازی کردم. این مسیر بسیار مهم است و در اصل، آموزشها هستند که افراد را به موفقیت میرسانند.
از نظر شما آینده بازاریابی شبکهای ایران به چه صورت میباشد؟
ما مسیری را طی میکنیم که 70 سال پیش کشورهای دیگر پیمودند.وقتی آمار آن کشورها را درزمینهٔ فروش مستقیم میبینیم، متوجه میشویم یک مسیر قابل رشد بوده؛ پس ما نیز همچین مسیری را در پیش خواهیم گرفت. هرچند باید زیرساختهایی ایجاد شود که در سالهای گذشته بیشتر از گذشته، این صنعت در کشور حمایت میشود و مطمئناً با این مسیری که ما در آن قرار داریم اتفاقات بزرگی در سالهای آینده در ایران خواهد افتاد. ما در سالهای گذشته آزمونوخطاهایی را پشت سر گذاشتیم که در سالهای پیش رو با سرعت بیشتر میتوانیم به موفقیت برسیم.
لطفاً برای مخاطبان کتاب معرفی کنید.
کتابهای زیادی در این حوزه است ولی باید واقف بود که نتورکمارکتینگ یک بیزینس مهارتی است و کتاب مورد علاقه من تأثیرگذاری در ناخودآگاه مشتری است. این کتاب دیالوگهای مناسبی برای جذب افراد در این سیستم دارد. در روزهای ابتدایی باید با باورهای ذهنی افراد در مورد این مسیر صحبت کنیم تا راحتتر به این صنعت وارد شوند.
بهعنوان صحبت پایانی پیام خود را بفرمایید.
ممنونم از شرکت معظم بادران که شرایطی را فراهم کرده تا افرادی که تلاش و فعالیت میکنند به بادران تیوی دعوت شوند و از تجربیاتشان بگویند. دوستان هیچ چالشی بزرگتر از آن چیزی نیست که ما به آن فکر میکنیم. بعضی چالشها ابتدایی هستند ولی به خاطر تحلیل کردن و سختگیری بیشازاندازه باعث ترمزدستی ما میشود. مطمئن باشید در مسیر درستی هستید و به میزان مهارتهایتان در این صنعت میتوانید انتظار درآمد داشته باشید . موفق باشید.