حاشیه نگاری سومین سمینار استانی مدیران ارشد شرکت بادران در زیبا کنار

     حاشیه نگاری سومین سمینار استانی مدیران ارشد شرکت بادران در زیبا کنار
سومین سمینار استانی مدیران ارشد شرکت بادران در شهر زیبا کنار در حالی از ساعت 16 آغاز شد که این مراسم حاشیه های جالبی داشت.
کار ما برای برگزاری همایش از ساعات اولیه صبح روز همایش شروع شد. تهران این روزها اصلا حالش خوب نیست و وضعیت آب و هوایش بغرنج است، موضوعی تکراری که هیچ کسی راه حلی برایش ندارد. بگذریم... سرمست و خوشحال از اینکه ریه هایه مان چند ساعتی استراحت کرده و هوای پاک استنشاق می کند ساعت 6/30 دقیقه صبح از دفتر مرکزی تهران به سمت زیباکنار حرکت کردیم.
آب و هوای این شهر همانی بود که انتظارش را داشتیم، تا دلتان بخواهد از این هوا حظ کردیم و نفس عمیق کشیدیم. ورودی سالن همایش جام جم راه پر پیچ و خمی بود که بعد از کمی سردرگمی بالاخره سالن را پیدا کردیم و به محض ورود به سالن جام جم زیباکنار مقدمات برگزاری همایش فراهم شد.
برای صرف ناهار به یکی از رستوران های زیباکنار که از قبل توسط یکی از مسئولین رزرو شده بود حرکت کردیم،  در رستوران توزیع کننده های برتر استان گیلان به گرمی از گروه ما استقبال کردند و بعد از مدت کوتاهی میزبانان این ضیافت خانم مهندس موسوی و آقای دکتر قربانیان به ما ملحق شدند و سرانجام با رسیدن اعضای top20 مراسم ناهار در جوی کاملا گرم و صمیمی آغاز شد.
بعد از صرف ناهار همه به سمت محل برگزاری سمینار حرکت کردیم، وارد خیابان منتهی به سالن همایش های جام جم که می شویم یک صف طولانی از پیر و جوان، دختر و پسر برای گرفتن کارت ورود به جلسه همایش شکل گرفته، صفی که برگزاری یک مراسم شاد و پر انرژی، البته از نوع بازاریابی شبکه ای را نشان می دهد. ازدحام جمعیت آنقدر زیاد است که اگر از عوامل برگزاری مراسم نباشی و رانت در پشتی برایت وجود نداشته باشد، باید ساعت ها پشت در سالن بمانی!
هنوز دقایقی به آغاز رسمی برنامه مانده که تقریبا جای سوزن انداختن در سالن نیست. هیاهوها کم کم زیاد می شود و مثل همیشه با قرائت قرآن و پخش سرود جمهوری اسلامی،  مراسم به طور رسمی آغاز می شود. سپس با ورود اعضای top20 تقریبا سالن  در آستانه انفجار قرار گرفت.
مجری مراسم با انرژی خاصی مراسم را در دست گرفت و در ابتدای مراسم با دکلمه ای زیبا مراسم را آغاز کرد و با اشاره به بازی تیم فوتبال بادران و پرسپولیس گفت: ((آقا چه پدری از پرسپولیس درآوردید شما، خوشحالم مجموعه ای ایجاد شده که توانسته در اهداف مختلف موفق باشد، بحث اشتغال زایی، بحث باشگاه داری، کمک و خدمت رسانی به مردم و همه اینها جزو افتخارات بادران است.
در ادامه مراسم کلیپی از معرفی مجموعه شرکت بادران پخش شد.
در بخش بعدی مراسم مجری برنامه از جناب آقای موسوی به عنوان مدیر کل بازرسی شرکت بادران دعوت کرد که به روی سن تشریف بیاورند و برای حضار صحبت کنند، آقای موسوی در صحبت های خود به موارد رعایت ایمنی کاربرها اشاره کردند و اذعان داشتند از سپردن پسورد میز کار خود به دیگران خودداری نمایید.
در ادامه مراسم کلیپی از اولین سفر استانی مدیران ارشد بادران به شهر مقدس مشهد پخش شد.
مجری برنامه از آقای فلاح پور به عنوان کارشناس منتخب گروه KAD دعوت کرد که چند دقیقه ای با حضار صحبت کند. آقای فلاح پور بیان کرد: ما در گروه KAD  بی وقفه تلاش می کنیم که نکات مهم در مورد پلن جدید را به توزیع کنندگان آموزش دهیم و اگر دوستان توزیع کننده اشتباهی داشتند ما به موقع آن را تصحیح کنیم. گروه KAD حتی در روزهای تعطیل این امکان را فراهم آورده که بصورت تلفنی یا از طریق سایت پاسخ گوی سوالات توزیع کنندگان باشد و مشاوره لازم را به آنها بدهد.
در بخش دیگر برنامه فیلمی از حواشی بازی تیم فوتبال بادران و پرسپولیس به تصویر کشیده شد.
مجری پر انرژی برنامه با آهنگی گیلکی مجددا روی سن قرار گرفت و جملاتی زیبا در وصف کارآفرینان بیان کرد: همه می دانیم که شرایط اشتغال در کشور ما شرایط مناسبی نیست اما در دل همین شرایط نامناسب هستند کسانی که یک فضایی را با خلاقیت ایجاد می کنند که امید را در دل جوان ها زنده می کند، یکی از این اتفاقات خیلی زیبا و دوست داشتنی و پر از امید آفرینی تاسیس مجموعه بادران است. به رسم ادب از دو عزیزی که این امید را در دل جوان ها زنده نگه داشته اند تقدیر می کنیم از سرکار خانم مهندس موسوی و جناب آقای دکتر قربانیان، در این لحظه سالن یک صدا شور و نشاط شد و همه با تمام توان خود با آهنگ شادی که در حال نواخته شدن بود شروع به تشویق کردند.
بعد از حضور سرکار خانم مهندس موسوی و جناب آقای دکتر قربانیان روی سن حلقه های گل دور گردن آنها انداخته شد و دختر کوچکی که برای خوش آمد گویی روی سن قرار گرفته بود از شدت استرس و جو حاکم بر سالن نتوانست شعر خود را کامل و درست بخواند و با لحن کودکانه خود گفت: خانم مهندس ما دنیا رو می گیریم! که این جمله با خنده و تشویق شدید حضار روبه رو شد.
سرکار خانم مهندس موسوی در شروع سخنان خود ضمن تقدیر و قدردانی از گیله زنانی که در مزارع چای و شالیزارها زحمت می کشند و گیله مردانی که دریا دلند و دل به دریا می سپارند و روزیشان را از دریا طلب می کنند خاطر نشان کرد؛ من فرزند همین خاکم و افتخار می کنم که یک گیله زن هستم و روزی در همین منطقه چشم به دنیا گشودم.
جناب آقای دکتر قربانیان در ابتدای سخنان خود از حضار در سالن خواست بایستند و دست های خود را بالا بیاورند و دست بادرانی بزنند که این خواسته ایشان با استقبال حضار روبه رو شد در این لحظه فضای حاکم بر سالن جام جم بسیار هیجان انگیز بود و  صدای دست زدن بادرانی در سالن طنین انداز شد.
بعد از سخنان ارزشمند این دو عزیز در قسمت بعدی این مراسم مجری برنامه از نوازنده کیبورد تقاضا کرد که از هر خطه ای از ایران موسیقی متناسب با حال و هوای آن منطقه بنوازد که این خواسته با استقبال وصف ناپذیر حضار مواجه شد و نوازنده کیبورد آهنگ هایی خاطره انگیز را نواخت و حضار فضای ویژه ای در سالن به وجود آوردند و با تمام انرژی با نوازنده همراهی کردند.
در قسمت بعدی مراسم چند تن از top20  ( آقایان ایرانمنش، موسوی، رستمیان، رستمانی و خانم ها ابراهیمی و ارادتی) روی سن آمدند و از تجربیات خود و حرفه بازاریابی شبکه ای برای حضار سخن گفتند.
در دقایق پایانی مراسم کلیپی از پشت صحنه فیلم سینمایی ما خیلی باحالیم به نمایش درآمد و سپس خانم مهندس موسوی و آقای دکتر قربانیان روی سن رفتند و بیان کردند همان گونه که در 24 آذر یک حماسه ورزشی خلق کردیم در عرصه فرهنگی هم می توانیم رکورد خوبی در بحث تماشای این فیلم سینمایی در سینما ثبت کنیم. در ادامه همه اعضای top20 روی سن آمدند و از پروانه مالکیت این فیلم سینمایی که بنام شرکت بادران است رونمایی کردند و هر کدام از اعضا یک جمله روی طرح یادبود این فیلم  نوشتند و در پایان عکسی به یادگار انداختند.
در پایان مراسم از جناب آقایان سمامی و  مرغوب که در برگزاری این مراسم با شکوه زحمات فراوانی کشیده بودند با دادن لوح  از آنها تقدیر و تشکر شد و  مراسم با سرود ای ایران ای مرز پر گهر به پایان رسید.
جلسه تمام می شود و توزیع کنندگان به روی سن می روند تا با مدیران ارشد عکسی به یادگار بیندازند و از آنها بخواهند کمی بیشتر  از تجربیات خودشان برای آنها ولخرجی کنند تا راه موفقیت را سریعتر طی کنند.
وقتی از سالن بیرون آمدیم ساعت 8 شب بود، اعضای گروه بی تاب بودند برای دیدن دریا و ساحل ولی هوا تاریک شده بود و مجالی برای این کار نبود، فقط از دور آرامش دریا را حس کردیم و تا دلتان بخواهد ریه هایمان را از هوای پاک پر کردیم چون به شهری برمیگشتیم که پر بود از دود و هوای آلوده،
روابط عمومی شرکت بادران- مهدی افشاری